عسل جونمعسل جونم، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

asal jon

واكسن هجده ماهگييييي

1394/8/25 23:24
نویسنده : zakieh
368 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم امروز قرار بودبعداز ظهر خاله جون زهرا و خاله جون اكرم همسايه هاي پيروان بيان خونه نزديك ظهر بود همش ميگفتي بييم بييم منم يك دفعه تصميم گرفتم ببرمت برا واكسن يه هوييييييترسو خطا اومديم بيرون در بهداشت كه تو كوچه ما باز ميشد بسته بود شانس ما تعجب سر كوچه داشتن  آسفالت ميكردن مجبور شديم از كوچه پشتي بريم بلاخره رسيديم و خانوم پرستار گفتن اگر يك نفر ديگه بياد واكسن ميزنم اگر نه كه يه روزه ديگه الان آخره وقته اگه باز كنم بقيه واكسن و بايد بريزم دور كه يه ني ني هجده ماهه ديگه و چند تا ني ني دو و چهار ماهه هم اومدن يكي از ني ني ها خيلي گريه ميكرد عسله گلم پستونكشو در اورد و به سمت ني ني گرفت و گفت بيا بيا نازي نازي .. آفرين عشقه مامان قربون اون دلت بشم بوسبوسخلاصه واكسنتو زديم و اومديم خونه كمم گريه نكردي قطره بهت دادم و خوابت برد تا اينكه ساعت هاي سه ونيم با صداي زنگ در بيدار شدي در و باز كردم فكر كردم خاله جون هان اما عمه جونت و مادر بزرگ بودن بعد از اونم خاله جون ها اومدن عسلم كه فقط تو بغل خاله زهرا بود يا دراز كشيده اصلا راه نميرفت.......خدا رو شكر آخرين واكسن بود تا شش سالگي البته قطره فلج اطفال هم نبود گفتن دو هفته ديگه سر بزنيد ....

اين عروسك و خيلي دوسش داره

 

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان هانیه
19 آذر 94 13:18
سلام به مامانی و دخترگلش خوبی عسل جون؟مامانی دخملی با زدن واکسن 18 ماهگی اذیت نشد که ... انشالله که همیشه سالم و سلامت باشه
zakieh
پاسخ
ممنونم عزیزم خدا رو شکر از روز بعدش راه میرفت اما یاشو یه خورده ای میکشید
مامان فرخنده
22 آذر 94 7:58
هورا عسل جون واكسن هيجده ماهگيش را زد ديگه از واكسن خبري نيست تا موقع مدرسه واين يعني اينكه دختر طلا بزرگ شده
zakieh
پاسخ
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به asal jon می باشد