عسل جونمعسل جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 روز سن داره

asal jon

سيسموني وتولد دختر قشنگم

1393/2/23 22:30
نویسنده : zakieh
1,240 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيزم دوازدهم شهريورمتوجه شدم باردارم خيلي حس خوبي بود اولين كاري كه كردم دو تا آلبوم خريده بودم آبي و صورتي آلبوم صورتي رو برداشتم و اسم عسل و تاريخي كه انشالله دنيا ميايي رو نوشتم روي برگ اول آلبوم البته با مداد  بابايي هم خيلي خوشحال بود ميگفت ني نيمون دخمله انشالله دختر يا پسر سالم باشي گلم انشالله كه به سلامتي دنيا بيايي عشق مامان.....

 

سلام كوچولوي ماماني اينجا  11 هفتگيته

اينم 17 هفتگي عشق مامان اينجا بود كه متوجه شديم يه دختر ناز و تپلي داره به جمع دو نفره مامان و بابا اضافه ميشه بابا رضا از خوشحالي داشت بال در ميورد گوشيشو برداشت و به همه خبر داد ....

اينجا هم 31 هفتگي نفس ماماني

اينم 37 هفتگي عسلم

اينم اتاق عسلم

http://axgig.com/images/85074750076786951277.jpg

اينجا هم روز قبل از زايمان بعداز دوره قران خانوادگي اومديم پارك با مامان جوني و خاله جونا و خانوم عمو جان ها و دختران

عسلم قشنگترين صداي زندگي تپش قلب توست و باشكوهترين روز دنيا روز تولد توست پس براي من بمان و بدان كه عاشقانه دوستت دارم...

بلاخره روز تولدت عسلم فرا رسيد صبح چهارشنبه 17 ارديبهشت بابا رضا رفت دنبال خاله اكرم اوردش با هم بريم بيمارستان.... اينجا هم دم در بيمارستانه ساعت هفت صبح

روز تولد تو
روز نگاه باران
بر شوره زار تشنه
بر این دل بیابان
روز تولد تو
گویی پر از خیال است
یاس و کبوتر و باد
در حیرت تو خواب است

 لطفاً برای دیدن بقیۀ عکسها به ادامه مطلب بروید...

 

عسلم قشنگترين صداي زندگي تپش قلب توست و باشكوهترين روز دنيا روز تولد توست پس براي من بمان و بدان كه عاشقانه دوستت دارم... امروز چهارشنبه 17 ارديبهشت 1393 ساعت هشت ونيم صبح عسل كوچولوي نازم توسط خانم دكتر سوسن پوريموت در بيمارستان قمر بني هاشم شهرستان نيشابور دنيا اومد و اومد تو بغل ماماني امروز از صبح تا شب بارون بهاري مي باريد اينم عكس دخترم يك ساعت بعد از تولدش ضمنا معني نام قشنگت شيرين و بسيار دوست داشتني


اينم دستبندهاي بيمارستان هر دو تامون ببين مثل فيل و فنجون ميمونه

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به asal jon می باشد