asal jon

خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما / باز نام تو شده زینت هر محفل ما جز غم عشق تو ما را نبود سودایی / عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . . السلام علیك یا اباعبدالله : دیباچه عشق و عاشقی باز شود ، دلها همه آماده پرواز شود ، با بوی محرم الحرام تو حسین ، ایام عزا و غصه آغاز شود . آغاز محرم حسینی را به تمامي دوستان ني ني وبلاگيم تسلیت عرض مینمایم ...

سلام عشق مامان ديگه تو بازي لگو حرفه اي شدي ها ها ... از خواب كه پا ميشي البته زودتر از ماماني ميري سراغ لگو ها و ساعت ها سرگرم ميشي گلم ...

سلام گلم دارم تلاش ميكنم ميمي رو كه خيليم وابستشي ازت بگيرم يا اينكه كمتر بهت بدم فقط موقع خواب بابارضا كه مخالفه و ميگه اذيت نكن دخترمو خودش كه فهميده بشه ميذاره كنار بله ميبينيم بله به نظر شما اين دخمل خانم حالا حالا ها با اين مي مي هاش قصه ي درازي خواهد داشت خدا ميدونه يكي كم بود ميگرده پستونك هاي گم شدشم پيدا ميكنه ...

صدای دلنشین زندگی طنین انداز روح و تنت باشد عسلم عشق مامان هفده ماهگيت مبارك دخمله قشنگم هر روز كه ميگذره با يه كار جديد و يه كلمه جديد ما رو شگفت زده ميكني الان ديگه عسلم كلمه هاي زيادي ياد گرفته ماماني بابايي بابا حاجي دايي عمو عمه وخيلي كلمه هاي ديگه ...و كم كم داري جمله بندي ميكني ماماني بده مي مي بده ... و خيلي هم شما و بابا رضا باهم كل كل ميكنيد از اونجايي كه عسلم عاشق و وابسته پتوش هست تا اينكه بابا رضا از سر كار مياد پتوي دخملمو بر ميداره و ميگه منه عسلم هم با عصبانيت پتو رو ميكشه و ميگه نه منه اين قد تكرار ميكنن كه بابا رضا خسته ميشه و كم مياره البته گل دخملم با يه حالتي ميگه نه منه كه دلم ميخواد بخورمش با اون طرز درست كردن چ...

سلام دوستان گلم و سلام به دخمل نازم شانزدهمين ماهگرد تولدتت مبارك البته با كمي تاخير اين ماه چند تا عروسي داشتيم اول از همه پسر عمو جان مامان كه بعد از دو سه روز از عروسي بابا جونم عمل پروستات داشت همگي درگير بوديم  يك هفته اي بيمارستان بعد از اونم خونه و مهمون داري ما هم صبح تا آخر شب خونه ماماني بوديم   بعد از اونم دختر عمه جون عسلي و عروسي پسر عمو جان عسلم كه رفتيم شهرستان كاشمر خيلي هم خوش گذشت بعد از اونم تولد نوه عمه جان كه عسلم و نبرديمش راه دور بود و ما هم تصميم داشتيم شب برگرديم كه به دخملم هم بد نگذشته بود با ماماني و خاله جون ها رفته بودن مهموني كلي هم بهشون خوش گذشته بود ما هم ساعت دو و نيم صبح بود كه از سبزوار...

خداوند ناز خود را در دختر تجلى کرد اى نازترین ناز خدا روزت مبارک  دختر نازم امسال دومين سال است كه روز دختر را جشن ميگيريم عسلم دختر ناز مامان روزت مبارك زیبایی دلت رابه رخ آسمان میکشم تا کمتر به مهتابش بنازد … تولد حضرت معصومه و روز دختر مبارک ! همين الان هم  آماده شديم بريم بيرون خريد كادو و جشن گرفتن به مناسبت روز دخترررررررر     ...

نگاهت را قاب می گیرم. در پس آن لبخند. که به من. شور و نشاط زندگی می بخشد. عسلم پانزدهمين ماهگرد تولدتت مبارك عشقم نفسم انشالله در كنار هم سالم و سلامت باشيم نفس مامان اين ماه گريه زياد ميكردي احتمالا به خاطر دندون در اوردنت بود چند روزي هم تب كردي يه سري هم به خانم دكترت خانم دكتر ريسي زديم كه ايشون گفتن گلوي دخمل خوشگلمون متورمه و دارو دادن خدا رو شكر بعداز چهار روز بهتر شدي گلم و متوجه شدم دندونهاي  آسياي اول و داري در مياري عزیزم ،هر روز كه ميگذرد  روز تولد تمام شادی های عالم است و امروزدر  پانزدهمين ماهگرد تولدتت  شاد شدن من به خاطر وجود دوباره توست لطفاً برای دیدن بقیۀ عکسها به ادامه مطل...